ناگزیر بود از این رفتن نمی خواهم ناله ای سر دهم یا روضه ای بخوانم . روزگار نامرد نیست و دنیا هم بد جایی نیست اگر بدش نکنیم .
کردان رفت و ما هنوز هستیم و روزگاری ما خواهیم رفت و دیگران خواهند بود ، این اصل و رسم اساسی این دنیاست .
مرگ کردان در مظلومیتی مضاعف ،حزنی دوچندان به برخی سینه ها تحمیل کرد و فراتر از باور همگان محبوبیتی بیش از پیش برای او در میان همشهریانش بوجود آورد .
مردم مازندران نه تنها هیچ وقت گناهی را برای کردان متصور نبودند بلکه او را قربانی یک توطئه از پیش طراحی شده می دانستند . کردان دیگر در کنار ما نیست یاد کردان و خدمات بی پایانش در عرصه های مختلف همیشه همراه ما خواهد ماند .
کردان با تمام ناملایمت ها یی که از روزگار دید رفت ، اما به راستی کردان از روزگار بدی دید یا از آدم های روزگار !
آنچه مهم است با تمام نامهربانی ها که حتی در پاره ای مواقع از طریق دوستان سابقش در حق کردان شد و با تمام شایعه ها و جوسازی ها که علیه کردان شد اما او هیچ وقت لب به شکایت نگشود.
اما برای من به عنوان یک مازندرانی عاشق مازندران نه مانند کسانی که فقط در شناسنامه شان نامی از مازندران هست نه در هویت شان ! جای بسی خوشحالی است که در تمامی سایت های خبری مازندران نام او را به نام فرزند شایسته مازندران می بینم .
فرزندی که به حق در هر پست و عنوانی که بود به مازندران و مازندرانی خدمت کرد .
اما بغضی در من فرو رفته وقتی مروری در اخبار گذشته در مورد کردان می کنم جایی که متاسفانه اکثر مخالفان این تلاشگر خاموش را نام هایی مازندرانی تشکیل می دهد و هرچه بیشتر اخبار را می خوانم کمتر دلیل منطقی مخالفت این افراد را با کردان می فهمم .
اما امروز دیگر کردان با ما نیست و جای این بحث ها پایان یافته ولی امیدوارم وجدان خاموش برخی از این افراد با این ضایعه جبران ناپذیر برای مازندران بیدار گشته و بیشتر به خود و هویت خود بیاندیشند .
اشک در چشمانم جاری می شود وقتی این آهنگ استاد خوشرو را می شنوم که تا که وسه ته دین این تی بی بو چه این تی بی بو ته دست ، سینه ، لینگ ، مشت تلی بی بو چه این تی بی بو وشون دیم انار تتی بی بو چه این تی بی بو ته دیم پائیز چرده بی بو چه این تی بی بو روحش شاد و یادش گرامی باد لینک خبر از وبلاگ توتندی
قاسم جند